نقشه سایت
- مالى که از كسب به دست آورده
- مالی که از غير كسب به دست آورد
- مهر زن و عوض خلع و ارث
- ارث از کسی که خمس آن را نداده يا بدهكار است
- مالی که به واسطه قناعت از مخارج سال زياد بيايد
- مال كسى كه تمام مخارجش را ديگرى مى دهد
- درآمد حاصله از وقف خاص
- مالى كه فقير بابت خمس و زكات و صدقه گرفته يا از آن منفعتى برده
- خرید با عين پول خمس نداده
- خرید به ذمه و بهاى آن از پول خمس نداده
- اگر مالى را كه خمس آن داده نشده بخرد
- بخشیدن چيزى را كه خمس آن داده نشده
- مالی از كافر يا كسى كه به دادن خمس عقيده ندارد به شيعه برسد
- اول سال خمسى براى كسى كه شغل دارد و يا اتفاقاً منفعتى ببرد
- اداى خمس منفعت يا تأخير آن تا آخر سال و قمرى بودن سال
- کسی که سال خمسى دارد و در بين سال بميرد
- پائین آمدن قيمت جنسى كه براى تجارت خريده در آخر سال
- بالا رفتن قيمت جنسى كه براى تجارت خريده و تا بعد از سال نفروشد
- بالا رفتن قیمت در غیر مال التجاره مالى
- احداث باغ به قصد تجارت يا مصرف ميوه آن
- کاشت درخت بيد و چنار و مانند اينها
- كسى كه چند رشته كسب دارد
- خرج هائى كه براى به دست آوردن فايده مى شود
- آنچه از منافع كسب صرف در مخارج آن سال می شود
- مالى را كه به مصرف نذر و كفاره يا جايزه و هديه كرده
- جهيزيه دختر
- مالى را كه خرج سفر حج و زيارتهاى ديگر مىكند
- كسر مخارج سال از درآمد سال يا از مالی كه خمس آن واجب نيست
- آذوقه اى كه در آخر سال زياد آمده باشد
- اثاثيه و زیور آلات زنانه که احتياجش از آنها برطرف شده
- کسر مخارج از منفعت سال بعد
- خمس سرمایه
- کسر آنچه از سرمایه خرج کرده از منفعت آخر سال
- کسر سرمایه تلف شده از منافع قبل از تلف
- تهیّه مالی که از بین رفته از منفعتى كه به دست مى آيد
- حكم كسر و اداى قرضش از منفعت
- کسر قرض از منافع سال بعد و حکم ادای آن
- قرض براى چيزى كه به آن احتياج ندارد اداى آن از منافع سال
- اداى خمس از همان چيز يا به مقدار قيمتش از پول رايج
- تصرف در مالى كه خمس آن را نداده
- به ذمه گرفتن خمس و تصرف در آن
- مصالحه كردن با حاكم شرع و به ذمه گرفتن آن
- شريكی که خمس سرمايه شركت را ندهد
- خمس منافع بچّه
- مالى که از کسى به دست آورد كه خمسش را نداده يا شك در ادای او دارد
- خرید چيزى كه از لوازم و مخارج ساليانهاش حساب نشود
- بالا رفتن قیمت ملکی که با پول خمس نداده خریده
- حساب كسى كه از اول تكليف خمس نداده
- حقوق بازنشستگى و يا مبلغى كه به عنوان بازخريد كار داده مى شود
- جوايزبانکی كه به پس اندازها تعلّق مى گيرد
به ذمه گرفتن خمس و تصرف در آن
به ذمه گرفتن خمس و تصرف در آن
امام خمینی: ١٧٩١ كسی كه خمس بدهكار است، نمی تواند آن را به ذمه بگيرد، يعنی خود را بدهكار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرف كند، و چنانچه تصرف كند و آن مال تلف شود، بايد خمس آن را بدهد.
آیت الله بهجت: مسأله ١۴١١- کسی که خمس بدهکار است، نمیتواند آن را به ذمه بگیرد؛ یعنی خود را بدهکار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرف کند، مگر اینکه با حاکم شرع مصالحه کند یا از او اجازه بگیرد، و چنانچه تصرف کند و آن مال تلف شود، باید خمس آن را بدهد.
آیت الله وحیدخراسانی:مسأله ۱۸۰۸ ـ كسى كه خمس بدهكار است نمى تواند آن را به ذمّه بگيرد ـ يعنى خود را بدهكار اهل خمس بداند ـ و به گونه اى كه در مسأله قبل گذشت در مال تصرّف كند ، و چنانچه تصرّف كند و آن مال تلف شود ، بايد خمس آن را بدهد.
آیت الله سیستانی: مسأله ۱۸۰۷ ـ کسی که خمس بدهکار است نمیتواند آن را به ذمّه بگیرد، یعنی خود را بدهکار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرف کند، و چنانچه تصرف کند و آن مال تلف شود، باید خمس آن را بدهد.
آیت الله نوری همدانی: مسأله1787- کسي که خمس بدهکار است نمي تواند آن را به ذمّه بگيرد يعني خود را بدهکار اهل خمس بداند و در تمام مال تصّرف کند و چنانچه تصرّف کند و آن مال تَلَف شود ، بايد خمس آن را بدهد .
آیت الله صافی گلپایگانی: مسأله 1800- كسي كه خمس بدهكار است، نميتواند آن را به ذمه بگيرد، يعني خود را بدهكار اهل خمس بداند، و در تمام مال تصرف كند، و چنانچه تصرف كند، و آن مال تلف شود، بايد خمس آن را بدهد.
آیت الله شبیری زنجانی:مسأله 1800- كسى كه در مال وى خمس مىباشد نمىتواند آن را به ذمّه بگيرد، يعنى خود را بدهكار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرّف كند و چنانچه تصرّف كند و آن مال تلف شود، بايد خمس آن را بدهد.