جامعيّت اسلام
آرى، از امتيازات اسلام آن است كه اقتصاد آن با اخلاق و عاطفه آميخته است، همانگونه كه سياست و ديانت آن به هم آميخته است. نمازجمعه با اين كه يك عمل عبادى است، يك مانور سياسى هم هست. اسلام حتّى در جهاد، به مسائل عاطفى، اخلاقى، اجتماعى و سياسى نيز توجّه دقيق دارد.
اين على بن ابيطالب عليه السلام است كه در بحبوحه جنگ به خورشيد نگاه مى كند تا مبادا نماز اوّل وقتش از دست برود! و فرزندش امام حسين عليه السلام ظهر عاشورا در برابر سيل تير دشمن، نه تنها نماز واجب مى خواند، بلكه به مستحبات نماز نيز از قبيل اذان، اقامه، جماعت، اوّل وقت و... توجّه كامل دارد. و باز مىبينيم همين علىّ بن ابيطالب عليهم ا السلام در وسط جنگ، وقتى يارانش آب را در ظرفى تَركدار براى او مى آورند، مى فرمايد: آشاميدن آب از ظرف تركدار مكروه است. (چه بسا ذرّات آلوده اى كه لابه لاى آن ترك باشد و آب را غيربهداشتى كند).
باز مىبينيم در وسط جنگ بعضى از حضرتش مى پرسند: نظر شما درباره فلانى و فلانى چيست؟ حضرت مىبيند پاسخ اين سئوال سبب فتنه و تفرقه مى شود، سؤال كننده را توبيخ مىكند و اجازه نمى دهد امّتى كه به وحدت كلمه نياز دارند دست خوش تفرقه شوند، و باز مىبينيم به هنگام جنگ، شخصى از على عليه السلام معناى توحيد را مى پرسد و رزمندگان از سؤال او ناراحت مىشوند، حضرت مى فرمايد: جنگ ما براى توحيد است و سپس توحيد را براى او معنا مى كند.
به رزمندگان دستور مى دهد آب آشاميدنى دشمن را مسموم نكنيد، درختانشان را قطع و به فراريان تيراندازى نكنيد، به زنان و كودكان و سالمندان كارى نداشته باشيد. در كجاى دنيا سراغ داريد كه جنگ، سياست، عبادت و اقتصاد اينگونه با مسائل اعتقادى، اجتماعى، اخلاقى، بهداشتى و عاطفى آميخته باشد.
در نظام اسلامى رابطه ميان مردم و رهبر الهى رابطه صلوات و درود است. به مردم فرمان مىدهد كه به پيامبرشان درود فرستند: «يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»(4) و به پيامبر نيز دستور مىدهد به پرداخت كنندگان زكات صلوات و درود فرستد: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ»(5)
در اسلام، روزهايى عيد ناميده شده است كه ضمن شادى و تبريك، رسيدگى به محرومان از طريق تقسيم گوشت قربانى در عيد قربان و سير كردن شكم گرسنگان در عيد فطر از طريق زكات فطرة مورد توجّه است. جامعيّت اسلام تا آنجاست كه حتّى خوردن و آشاميدن، هدفمند طرّاحى شده است؛ در كنار جمله «كلوا» كه فرمانِ خوردن است، يكجا مى فرمايد: «كلوا...و لاتسرفوا»(6) در خوردن زياده روى نكنيد.
يكجا مى فرمايد: «كلوا... و اشكروا»(7) به خاطر خوردن از خداوند تشكّر كنيد.
يكجا مى فرمايد: «كلوا... و اعملوا صالحاً»(8) با قدرتى كه از غذاخوردن بدست مى آوريد كار نيك انجام دهيد.
يكجا مى گويد: «كلوا.... و لاتطغوا فيه»(9) از قدرتى كه به وسيله غذا بدست آورده ايد طغيان نكنيد.
يكجا مى فرمايد: «كلوا... و آتوا حقّه»(10) بخوريد و حقّ آن را اداء كنيد.
و يكجا مىفرمايد: «فكلوا... اطعموا»(11) بخوريد و به ديگران نيز اطعام كنيد.
حتّى آنجا كه به زنبور عسل الهام مىكند شيره گل را بمك، دستور مىدهد كه عسل بساز، بنابراين اسلام، دين خوردن و خوابيدن نيست، بلكه خوردن و خوراندن و كار نيك انجام دادن و طغيان و زياده روى نكردن است، همه با هم در نظر گرفته شده است. در كدام مكتب به اين جامعيّت توجّه شده است.
به هر حال دنيا ماليات مى گيرد و اسلام نيز خمس و زكات مى گيرد، امّا شما در اين كتاب به نكات و لطائفى برخورد خواهيد كرد كه نشان مى دهد حساب مالياتهاى اسلامى از حساب انواع ماليات هايى كه در دنيا گرفته مىشود و قوانين آن بافته و ساخته فكر بشرى است جداست. در قوانين اسلامى به تمام ابعاد توجّه شده است؛
از چه چيزى خمس و زكات گرفته شود؟
چه مقدار از سرمايه مشمول خمس و زكات شود؟
چگونه گرفته و چگونه پرداخت و چگونه مصرف شود؟
محاسبه اموال با چه كسى باشد، گيرنده يا پرداخت كننده؟
پرداخت كننده با چه انگيزه و هدفى بپردازد و گيرنده چه ويژگيهائى داشته باشد؟
چگونه مردم را به پرداخت خمس و زكات علاقه مند كنيم؟
مسؤلين جمع آورى چه افرادى باشند و چگونه به سراغ مردم بروند. در كجا گردآورى شود و شرائط خزانه دار بيت المال چه باشد، با افرادى كه سوءاستفاده مىكنند، چگونه برخورد شود و دَهها مورد ديگر كه اگر ميان مالياتهائى كه در دنيا گرفته مى شود با خمس و زكات مقايسه شود، معجزه بودن مقرّرات اسلامى روشن مى شود، همان گونه كه اگر مقايسه اى ميان اذان و ناقوس كليسا شود، مشخّص مىگردد كه جملات اذان موزون، پرمحتوى، هدفمند و انگيزه آور، ولى در صداى ناقوس، چيزى مفهوم نيست. اگر مقايسه اى ميان نماز اسلام با عبادات ساير اديان شود، اگر مقايسه اى ميان جهاد اسلامى و جنگهاى دنيا شود، اگر مقايسه اى ميان كنگره بين المللى حج با ساير اجتماعات شود و اگر مقايسه اى ميان نظام خانواده در اسلام با نظام خانواده در دنيا شود، جلوه اسلام بيشتر روشن خواهد شد.