نمایشگر دسته ای مطالب نمایشگر دسته ای مطالب

بازگشت به صفحه کامل

حقیقت غدیر در آیات الهی ریشه دارد

حقیقت غدیر در آیات الهی ریشه دارد


حقیقت غدیر در آیات الهی ریشه دارد

آیت الله سید محمد کاظم مدرسی

واقعه غدیر خم یکی از جریان‌های مهم در تاریخ اسلام محسوب می‌شود که پایه‌های اعتقادی غدیر عبارت است از یک اثبات امامت و ولایت امام علی (ع) و یازده فرزند آن حضرت یعنی دوازده امام  که جریان غدیر امامت و ولایت امیر المومنین (ع) و یازده فرزند ایشان را به اثبات می‌رساند.دوم: عمومیت و گسترده بودن ولایت ائمه معصومین (ع) که به صورت امامت مطلقه است.

 نکته سوم در این زمینه عبارت است از استناد ولایت اهل بیت به امضای پروردگار که این موضوع ریشه قرآنی دارد « يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ »، چهارم :عدم مشروعیت هر ولایتی بدون اذن پروردگار که بر این اساس جریان و واقعه غدیر حادثه‌ای غیر قابل انکار و غیر قابل فراموشی است چراکه بزرگ‌ترین منقبت امیرالمومنین علی (ع) به حساب می‌آید و لذا امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا (ع) بیان می‌کنند: ( به خدا قسم اگر مردم حقیقت روز عید غدیر را درک می‌کردند فرشتگان آسمان بر آن‌ها نازل می‌شدند و روزی ده مرتبه با آن‌ها دیدار می کردند).

لازم به توجه است که حقیقت غدیر ریشه در آیات الهی و قرآن کریم دارد، آیاتی شریفه از جمله « أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ »، « إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمونَ الصَّلاةَ وَيُؤتونَ الزَّكاةَ وَهُم راكِعونَ» ، « اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً » ، « يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ » نشانگر این امر است و ما را با  این حقیقت الهی و ولایی آشنا تر می‌سازد.

در طول تاریخ جریان‌های مختلف و متعددی با غدیر مخالفت داشته اند.این نکته نیز باید روشن باشد که احکام الهی معمولا مخالفانی از گروه‌های مختلف دارد اما هیچ حکمی از احکام الهی شرایط مخالفتی نداشت که نسبت به آن  و در همین دنیا عذاب نازل بشود به جز جریان غدیر که  آن هم به واسطه داستان «نعمان بن حارث فهری» اتفاق افتاد.

همان طور که روشن است در طول تاریخ افراد مختلف و جریان‌های متعددی با واقعه غدیر مخالفت داشته اند و در جریان این مخالفت‌ها یا بیرق تعارض و تضاد با غدیر برافراشتند و یا نسبت به این واقعه مهم سکوت پیشه کردند.

اولین گروه‌های مخالف با جریان غدیرکسانی بودند که در صدر اسلام نیز نمی‌توانستند جایگاه امیرالمومنین علی (ع) را تحمل کنند و  به خاطر رقابت‌های خانوادگی یا جریانات تاریخی و حوادثی که در آن زمان اتفاق افتاده بود مثل عدالتی که از علی (ع) شاهد بودند چنین رفتارهایی را نشان می‌دادند.

 این ها افراد معدود و محدودی بودند و مخالفت‌های آن‌ها  کمتر حالت جریانی به خود داشت اما جریان‌هایی به مانند جریان بنی امیه، بنی مروان، بنی عباس و جریان‌های دیگری همچون وهابیت در عصر حاضر و تکفیر‌ هایی که عملا نماد مخالفت غدیر درجریان معاصر هستند.

بر این اساس ضروری و لازم به توجه است که فرهنگ غنی و ناب غدیر در جامعه بیش از پیش ترویج داده شود تا اقشار و گروه‌های سنی مختلف به ویژه جوانان در سایه تبیین موثر و تشریح ابعاد مختلف این واقعه بسیار مهم با جریان ولایت انس بیشتری گرفته و مبتنی بر نعمت ارزشمند امامت و ولایت مسیر ارزشمند زندگی فردی و اجتماعی خود را  به شکلی موثر شکل دهند تا از آسیب های مختلف در امان بماند.

امروز تقویت ولایت  مستقیما به تقویت ولی جامعه از جانب خدا یعنی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) وابسته است و دروغ می‌گویند افرادی که مدعی تقویت و ترویج ولایت اهل بیت هستند اما خود را از رهبری جامعه اسلامی در دوران غیبت جدا می‌بینند.

واقعه غدیر جریانی معنوی،اخلاقی و الهی است که در همه ادوار زندگی بشری جاری و ساری بوده است.اما این سئوال طرح می‌شود که چرا باید جریان  غدیر را پاس بداریم؛ زیرا غدیر قله باشکوه در اثبات امامت بوده و عبارت است از اثبات امامت و ولایت امیرالمومنین علی (ع) و اگر فردی توانست برای خود جریان امامت امیرالمومنین علی (ع) را به صورت کامل هضم کند دیگر اثبات امامت یازده امام برای او مثل این است که به  بالای قله و روشنی خورشید رسیده باشد.

لازم به توجه است که نقطه طلایی مسیر امامت، اولین امام شیعیان و امیرالمومنین است و لذا جریان غدیر جریانی است که باید همیشه به عنوان پیام تاریخی، اعتقادی و تبیین راه برای جامعه بشری زنده بماند.

غدیر برای ما ثابت می‌کند که رهبر الهی هم باید ریشه مردمی داشته باشد و هم پایه‌های قوی وحیانی،  یعنی  این دو امر از یکدیگر جدا شدنی نیستند و باید هر دو را در کنار هم داشته باشد و بر این اساس امیرالمومنین آن زمانی که مردم استقبالی از حکومتشان نکردند به عنوان زعیم و جلو دار جامعه خود را قرار نداند گرچه از لحاظ اعتقادی ما بر این باوریم که حضرت علی (ع)  از جانب خدا امام و رهبر الهی شایسته بودند  و این مردم بودند که  در جهت‌دهی و آینده نگری نسبت به سرنوشت خود گرفتار کج راهه‌ها و بی راهه‌ها شدند و به جای اینکه به پشتوانه‌ای قوی تکیه کنند به تکیه گاه های ضعیف تمسک کردند و مسیر پیش روی آن ها چیزی جز انحراف نبود.

به تعبیر فاطمه الزهرا (س) به جای اینکه به شاه پرهای یک پرنده تمسک کنند به موی پرهای زیر بال و یا دم یک کبوتر و پرنده تمسک جستند و مردم هر گاه در این جریان دچار غفلت شوند و شاه پرها را رها کنند و به موی پرها بچسبند جز سقوط چیز دیگری برای افراد و جامعه  آن‌ها رقم نخواهد خورد.

امروز افتخار شیعه این است که رهبرانی را دارد که نه تنها خود ما اقرار بر فضائل و مناقب آن‌ها داریم بلکه سرسخت‌ترین دشمنان آن‌ها نیز مجبور به اقرار بر فضائل و مناقب این بزرگان هستند.این رهبران کسانی هستند که یک نقطه ضعف در زندگی آن‌ها دیده نمی‌شود که نه تنها نقطه ضعف بلکه نقطه خاکستری هم در زندگی آن‌ها وجود ندارد و این چیزی نیست که فقط شیعه به آن اقرار کند بلکه اهل سنت هم نسبت به این فضیلت و روشن بودن تاریخ زندگانی رهبران شیعه و عدم وجود نکته‌های سیاه و حتی خاکستری در زندگی آن‌ها اقرار دارند و این برای شیعه یک امتیاز، افتخار و یک میزان برای رسیدن به حق و رضایت الهی است.

بر این اساس ما امروز برای تقویت ولایت باید ولی خدا را در دوران غیبت بشناسیم و در پرتو شناخت ولی خدا برای تقویت ولایت به تقویت او بپردازیم، تقویت ولایت امروز مستقیما  به تقویت ولی جامعه از جانب خدا یعنی مقام معظم رهبری وابسته است و دروغ می‌گویند کسانی که مدعی تقویت ولایت و ترویج ولایت اهل بیت هستند اما خودشان را از رهبری جامعه اسلامی در دوران غیبت جدا می بینند.