مقاله: حوزه انقلابی

مقاله: حوزه انقلابی


 

بازنویسی سخنرانی آیت الله حاج سید محمد کاظم مدرسی دامت برکاته درجمع مدیران حوزوی استان یزد در محل مدرسه مصلی در تاریخ 1395/10/27 با موضوع «حوزه انقلابی»


الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی.
با عرض خوش آمد و خیر مقدم به همه مدیران و دست اندرکاران برجسته حوزه های علمیه یزد مباحثی را به صورت نکته ای در ارتباط با حوزه انقلابی خدمت عزیزان عرضه می دارم.
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در تاریخ 25/12/1394 در دیدار با حوزویان فرمودند:
«اسلام سیاسی یعنی اسلامی که سیاست اداره‌ی جامعه را و مدیریّت جامعه را برعهده می گیرد؛ یعنی اسلام میشود مدیر جامعه. این بار اوّلی است که در اینجا اتّفاق افتاده است؛ این را می خواهند از بین ببرند، این را می خواهند نابود کنند؛ نابودکردنش هم به همین شکلی است که عرض کردم. بنابراین مسئله‌ی انقلابیگری در حوزه‌ی قم در معرض خطر است؛ این را باید توجّه کنید؛ باید جزو مسائل اصلی شما باشد.»
فرمایشات رهبری از آن جهت اهمیت دارد که قوام اصلی و دست مایه اساسی انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی را حوزه های علمیه تشکیل داده و می دهند. و در واقع از علل اساسی پدید آمدن انقلاب اسلامی وبه ثمر نشستن آن، حوزه های علمیه و شخصیت های برجسته آن و در رأس امام راحل(ره) بوده اند.
به تعبیر رهبری نظام اسلامی متصل و مرتبط و همزاد با روحانیت است و اگر روحانیت نبود این نظام با چنین شکل و شمایلی که تمام همتش اسلام و آن هم اسلام در قالب مکتب اهل بیت(ع) باشد وجود نداشت. پس از انقلاب هم، این حوزه های علمیه بودند که ستون فقرات نظام اسلامی را شکل دادند و خدمات گسترده خود را به انقلاب و اسلام و نظام جمهوری اسلامی سرازیر کردند.
بر همین اساس شکی نیست که یکی از اهداف میان مدت و دراز مدت دشمن برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، حوزه های علمیه هستند . چراکه آنان نیز به خوبی فهمیده اند که هر پدیده ای اگر دارای علت محدثه است قطعا برای دوام و بقاء هم علت مبقیه می خواهد و در میان ما حوزویان این اصل معروف است که «علت مبقیه هر پدیده ای علت محدثۀ همان پدیده است».
اگر انقلاب اسلامی را به شکل مخروطی تصویر کنیم و رأس آن را رهبری و مرجعیت دوران انقلاب بدانیم و قاعده آن را هم مردم و توده های مردمی ترسیم کنیم ، بدون شک لایه های میانی و حد وسط این مخروط را خواصّی تشکیل می دهند که عموما برگرفته از حوزه و اندیشه های حوزوی هستند. یعنی این روحانیت و حوزه های علمیه و طلاب و اساتید بودند که پیام مرجعیت و به ویژه امام(ره) را به سراسر شهرها و روستاهای این کشور منتقل می کردند و پس از گذشت ایام تبلیغ با جمع آوری بازخوردها دوباره به مرکز خود یعنی حوزه های علمیه به ویژه حوزه علمیه قم باز می گشتند و آن را به مرجعیت و امام(ره) منتقل می کردند و بر همین پایه معارف انقلاب و اسلام ناب و منویات امام خمینی و مرجعیت به گوش پایین ترین طبقات جامعه انتقال پیدا می کرد .حال نیز برای استمرار انقلاب و دوام نظام، ما نیازمند همین لایه های متوسط و انتقال دهنده هستیم. و غفلت از حوزه و نیروهای پرورش یافته در این فضای علمی و معنوی، بقای نظام و دوام انقلاب را در مخاطره جدی قرار می دهد.
از این جهت است که دلسوزان نظام و به ویژه رهبری هشدارهای مکرر را در ارتباط با تقویت عنصر انقلابی و در همه اقشار و به ویژه حوزه های علمیه می دهند. چراکه تربیت یافتگان حوزوی اگر منهای اسلام ناب محمدی(ص) که همان اسلام به همراه حکومت دینی است،  پرورش یافته باشند یا دچار اسلام متحجر گردیده که به فرموده امام خمینی(ره) خطر تحجر گرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه های علمیه کم نیست و طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند. اینها مروّج اسلام آمریکایی‌اند و دشمن رسول الله «منشور روحانیت».
و یا دچار اسلام لیبرالیستی و و یا گرفتار سرمایه داران و پول پرستان و خوانین هر دوره می شوند. و بالاخره با منش سکولاری رشد پیدا می کنند.
و بدیهی است که تمامی این افکار و اندیشه های نادرست، اسلامی وارونه و عاری از حقیقت را به جهانیان عرضه می کند.
نکته دیگر آن است که امروز عده ای عملا مخالف تقویت عنصر انقلابی گری در حوزه ها هستند؛ چراکه در واقع باورهای درستی از حوزه انقلابی ندارند و بر عکس، تصورات و باور های غلطی از حوزه را پیوسته در ذهن خود ترسیم می کنند.

 

باورهای غلط:

1- تقویت روحیه انقلابی عامل تضعیف بنیه های علمی و نظام درسی در حوزه می شود.
2- تقویت عنصر انقلابی عامل نهال پروری و نهال فروشی در حوزه ها خواهد شد و باعث می شود تا طلاب جوان ، قبل از رسیدن به مراحل علمی و اخلاقی لازم به ادارات و ارگانها جذب شوند و این همان نهال پروری و نهال فروشی در حوزه هاست.
3- انقلابی گری در حوزه یعنی نظم و برنامه را زیر پا گذاشتن.
4- تقویت روحیه انقلابی یعنی نافرمانی و تمرد و سرکشی در حوزه های علمیه.
5- روحیه انقلابی در حوزه های علمیه عامل تشنج در کلاس های درس و در گیر شدن با استادان و مدیران خواهد بود.
6- تقویت روحیه انقلابی در حوزه ها یعنی سیاست زدگی و تجمعات نا به جا و دادن شعارهای تند و نادرست.
7- تقویت عنصر انقلابی عامل اختلاف و تفرقه در بین طلاب و اساتید خواهد شد و باعث شکل گیری گروه های سیاسی در حوزه می گردد.
8- جو انقلابی در حوزه ها باعث حضور افراد تندرو و سخنرانی های غیر شرعی همراه با بد گویی ها و ایجاد سوء ظن ها خواهد شد.
9- حوزه غیر قابل کنترل خواهد بود؛ و هر کسی به اندک بهانه ای راهی را جدا کرده و ساز و طبل مستقلی را به صدا در می آورد.
10- از آنجا که فرهنگ سیاسی در میان مردم کاملاً شکل نگرفته است، تقویت عنصر انقلابی در حوزه ها، عامل فاصله گرفتن مردم و عوام از حوزه خواهد شد.
11-  حوزه ها از حالت فراجناحی ، فاصله گرفته و تحزب گرایی و گروه بازی در حوزه ها تقویت می شود .
12- روحیه تعبد و اخلاق و پذیرش ولایت اهل بیت (ع) کم رنگ خواهد شد و به جای آن روحیه سیاست زدگی حاکم می شود .
اما بر خلاف این تصورات باطل و باور های غلط، روحیه انقلابی در فرد و یا در یک مجموعه، عامل تحرک، نشاط، پویایی، احساس مسئولیت، خدا گرایی و خدا محوری، انسجام و اتحاد و بالاخره تقویت روحیه علم توأم با تقوا در پرتوی اخوّت و برادری خواهد شد.

 

معنای واقعی عنصر انقلابی

1- حس بالای مسؤولیت پذیری در برابر حوزه، استاد، برنامه، کلاس، علم ،اخلاق، انقلاب و ارزش های اسلامی.
2- پذیرش مجموعه ی کامل احکام اسلامی و دور شدن از مصداق نؤمن ببعض و نکفر ببعض.
3- همواره به تکلیف فکر کردن و خود را مأمور وظیفه دانستن.
4- غیرتمند بودن و در برابر ناهنجاری ها و ضد ارزش ها واکنش نشان دادن.
5- عدم تردید درباره ی حق و معامله نکردن با دیگران بر سر حق و بالاخره مرز جبهه های حق و باطل را گم نکردن.
6- استقامت و صبوری ورزیدن در برابر سختی ها و ناملایمات.
7- منظم بودن و سازمان پذیر بودن.
8- تقویت روحیه جهادی و شهادت طلبی.
9- دوری از تجملات و اشرافی گری.
10- با ولایت و نظام اسلامی پیوند مستحکم برقرار کردن.
11- همرنگ جماعت نشدن و پیوسته به دنبال حجت و برهان شرعی بودن.
12- دوری از بی دردی و تنبلی و بی تفاوتی.
13- داشتن آرمان های بلند و تلاش برای رسیدن به آن ها.
14- دوری از افراط و تفریط و به تعبیر قرآن امت وسط بودن.
15- آراستن علم را با حلم و اخلاق اسلامی.
16- کار و تلاش مضاعف و دیگران را به سوی کارهای علمی و انقلابی دعوت کردن.
17- و بالاخره عنصر انقلابی عامل تقویت باور به وعده های الهی درباره پیروزی حق بر باطل خواهد بود.
البته دست یافتن به چنین حوزه ای دارای الزاماتی است که قطعا باید آن ها را فراهم نمود.

 

الزامات انقلابی گری در حوزه های علمیه

الف: وجود روحیه انقلابی در مدیران عالی، متوسط و پایین حوزه های علمیه.
ب: وجود روحیه انقلابی در استادان و مربیان حوزه و بها دادن به آن ها در امور آموزشیف تربیتی و پژوهشی.
ج: ایجاد روحیه انقلابی در بین طلاب و محصلان حوزوی.
و بالاخره ایجاد جوّ انقلابی اندیشیدن، انقلابی عمل کردن، و انقلابی ماندن در چارچوبه انقلاب اسلامی .
البته در این مسیر هم باید به ایجاد بستر های لازم توجه کرد و هم باید در رفع و دفع موانع حوزه انقلابی کوشید.
بدیهی است همانگونه که قبلا هم اشاره شد از موانع توسعۀ عنصر انقلابی در میان حوزویان، تحجر و روحیه لاابالی گری و اباحه گرایی و بالاخره بی تفاوتی است که ممکن است در حوزه ها نفوذ پیدا کرده و آسیبی جدی برای حوزه و انقلاب به شمار آید .
از دیگر موانع توسعه عنصر انقلابی ایجاد شک و تردید و منفی بافی های ساختگی است، و نمونه آن نامه دروغین منسوب به آخوند خراسانی  برای سکولاریزه کردن حوزویان به شمار می رود، نامه ای که در آن روحانیت را از دخالت در سیاست و مدیریت بر حذر می دارد و تشکیل حکومت اسلامی را به صورت جدی زیر سؤال می برد.
در کنار شناخت و رفع موانع و برخورد فکری با کج اندیشان دور از انصاف، اقدامات چندی باید در حوزه ها صورت پذیرد تا با تقویت روحیه انقلابی، انقلاب اسلامی و نیز حوزه های علمیه در امان و مصون و محفوظ بمانند.

 

برخی از این اقدامات عملی عبارتند از:

1- استادان و مدیران بیشترین تأثیر را بر محصلان و طلاب علوم دینیه دارند، از این رو اولین قدم عبارت است از بهره مندی از چهره الگویی استادان و مدیران حوزوی.
2- تبیین و روشنگری نسبت به مبانی انقلاب اسلامی با استفاده از اندیشه های امام(ره) و رهبری. چرا که به فرموده رهبری مد ظله العالی، «کارانقلاب از اساس با تببین، روشنگری، بیان منطقی، مستدل و دور از هُو و جنجال بود.» وامروز هم برای استمرار آن نیازمند همین ابزار هستیم.
اگر امام علی علیه السلام شِکوه می فرماید و ندای «أین عمار» را سر می دهد به جهت جهل اطرافیان و مردم زمانه است. ایشان می فرماید:
« إِلَى اللَّهِ أَشْكُو مِنْ مَعْشَرٍ يَعِيشُونَ جُهَّالًا وَ يَمُوتُونَ ضُلَّالًا»
[شِکوه و شکایتم از دست انسان هایی که نادان زندگی می کنند  گمراه می میرند را به خدا می برم].
3- گفتمان سازی جایگاه انقلاب اسلامی و ارزش دست آوردهای آن، به صورت عمومی و توسعه آن به مناسبت ایام و موضوعات در درس هایی چون فقه، عقاید، نهج البلاغه، اخلاق، تاریخ و...
4- توجه ویژه به پیام تاریخی و مهم امام خمینی(ره) خطاب به روحانیون سراسر کشور که به «منشور روحانیت» معروف شده است و نیز توجه خاص به وصیت نامه سیاسی الهی ایشان در قالب درس نامه های حوزوی با استفاده از استادان مجرّب و فهیم و بصیر.
5- تشکیل کار گروه های اندیشه ورز برای توسعه روحیه انقلابی در رده های مختلف حوزوی اعم از قم، مراکز استان ها و شهرستان ها و تبیین مسؤولیت آن ها برای انجام رسالت انقلابی.
6- تقویت روحیه بسیجی و جهادی و فعال کردن پایگاه های بسیج طلاب در هر مدرسه با استفاده از چهره های طلّاب موجّه اخلاقی، درسی و نیز بهره مندی از نیروهای با انگیزه و قوی الهی.
گستردگی مأموریت های بسیج و مطالباتی که رهبری از بسیج داشته و دارند، می طلبد تا برنامه ریزی دقیقی برای پایگاه های بسیج طلاب صورت پذیرد و نظارت مستمری از سوی دست اندر کاران و مدیران انقلابی بر آن ها وجود داشته باشد.
در این رابطه شکل دادن به حلقه های صالحین و حضور استادان و مربیان کارآزموده و بصیر برای حل مشکلات فکری و ابهامات انقلابی عزیزان حوزوی ضروری است.
7- بزرگداشت ایام الله انقلاب و بهره مندی از مناسبت های خاص انقلاب اسلامی مانند یوم الله 22 بهمن، روز قدس، روز نه دی، سالروز رحلت امام خمینی(ره)، و بازخوانی اهداف و آرمان های انقلاب با حضور شخصیت های آگاه و بصیر.
8- پژوهشی کردن موضوعاتی که از یک سو با معارف اسلامی و حوزوی در ارتباط است و از سوی دیگر با مفاهیم و ارزش های انقلاب پیوند عمیق دارد. مانند مفهوم اسلام آمریکایی و اسلام ناب، بصیرت، نفوذ، اقتصاد مقاومتی، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم، جهاد کبیر، بیداری اسلامی، صدور انقلاب، سبک زندگی اسلامی، تشیع انگلیسی، مکتب فکری امام خمینی(ره)، پیشرفت علمی، دشمن شناسی و تفکر انقلابی.
9- استفاده از نشریات سالم و انقلابی و نصب بریده هایی از این نشریات در ویترین مدارس.
10- ایجاد حس مسؤولیت همگانی نسبت به فرمایشات بزرگان انقلاب از جمله مقام معظم رهبری و نیز دنبال کردن موضوعاتی که توسط عالمان ممتاز استانی در معرض موضعگیری قرار می گیرد.
11- زمینه سازی و تشویق طلاب برای حضور در اجتماعت سیاسی، عبادی از جمله نماز های جمعه، راهپیمایی ها، تشییع جنازه شهدا و بزرگداشت آنان.
12-  تشکیل کرسی های آزاد اندیشی که از دیر باز مورد توجه مقام معظم رهبری بوده است. این کرسی ها می تواند از پایه چهارم به بالا شکل گرفته و اگر کنترل شده و همراه با حضور اساتید برجسته هر موضوع باشد، طبعا قدرت پاسخ گویی را برای طلاب در برابر شبهات ایجاد می کند.
یکی از مشکلات و پیچیدگی های کنونی موجود در حوزه علمیه یزد نبود زد و خوردهای فکری و سیاسی در میان طلاب است و همین باعث شده است تا آنان خیلی آرام و بدون دغدغه رشد کرده و در برابر شبهه افکنی ها و و مشکلات فکری از توانایی خوبی برخوردار نباشند؛ از این رو در برابر انجام مسئولیت های انقلابی، احساس ضعف و سستی می کنند و برگزاری کرسی های آزاد اندیشی بخشی از این مشکل را برطرف می سازد.
13- تحلیل اخبار سیاسی و بستر سازی برای مطالعات سیاسی و اجتماعی هدفمند و کنترل شده برای جلوگیری از تضییع وقت طلاب . در این رابطه مناسب است تا کتابخانه های مدارس و به ویژه پایگاه های بسیج طلاب مجهّز به کتاب ها و نرم افزار های روشنگرانه انقلابی شوند.
14- استفاده از اردوها و مسافرت های زیارتی ، سیاحتی و علمی جهت تقویت مبانی معرفتی و بصیرتی.
15 – جریان شناسی از صدر اسلام تاکنون و تطبیق و تحلیل حوادث و وقایع تاریخی با تاریخ انقلابی و زمان حاضر. 

 

معیارهای حوزه انقلابی
شکی نیست که روحانیت، مسئولیت های متعددی را بر دوش دارد که از جمله آن ها تبلیغ دین است؛ در راستای تبلیغ هم باید به هدایت دینی یعنی آگاه سازی و هم به هدایت سیاسی که همان هشیار سازی است توجه داشته باشد.
روش هدایت دینی و سیاسی روحانیت باید برگرفته از روش هدایت رسول الله(ص) باشد. پیامبر(ص) در این رابطه از منطق، استدلال ، اخلاق و جدال احسن استفاده می نمود و هیچ گاه اجازه نمی فرمود تا پیروانش از شعارهای دور از تعقل و یا از روش های غیر منطقی و اخلاقی برای پیشبرد دین استفاده کنند.
از این رو باید گفت، معیارهای حوزه انقلابی باید برگرفته از معیارهای تبلیغی و هدایتی رسول الله(ص) باشد. یکی از نورانی ترین آیاتی که برای معیار حوزه انقلابی می توان استفاده کرد آخرین آیه سوره مبارکه فتح است که خداوند می فرماید:
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ 
«محمد فرستاده خدا است و كساني كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند، پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مي‏بيني، آنها همواره فضل خدا و رضاي او را می‌طلبند، نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است، اين توصيف آنها در تورات است، و توصيف آنها در انجيل همانند زراعتي است كه جوانه‏ هاي خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته، تا محكم شده، و بر پاي خود ايستاده است، و به قدري نمو و رشد كرده كه زارعان را به شگفتي وامي دارد! اين براي آن است كه كافران را به خشم آورد.»

 

از دیدگاه قرآن معیارهای انقلابی که همان همگامی با رسول خدا(ص) است عبارتند از:

1- سازش ناپذیری با جامعه کفر و موضع گیری در مقابل آنان که با جامعه اسلامی همگامی ندارند.
2- عطوفت و مهربانی در جامعه اسلامی و گسترش آن.
3- حضور آشکار انجام تکالیف و شرکت در اجتماعات دینی.
4- کسب استقلال اقتصادی در چارچوبه های شرعی.
5- حفظ چهره اسلامی با روی آوردن به سبک زندگی صحیح دینی.
6- پرورش استعدادها در دل جامعه اسلامی و حفظ ، نگهداری وتقویت آنان.
7- دوستان را به واسطه توسعه زیبایی ها به شگفتی واداشتن.
8- دشمنان را به غیظ و غضب در آوردن.

 

معیارهای انقلابی‌گری با قطع نظر ازآیات وروایات:

اما با قطع نظر از آیات و روایات اسلامی می توان معیارهای انقلابی گری هر گروه و جمعیتی به ویژه حوزه های علمیه را اینگونه معرفی کرد:

1- درک صحیح و توجه به استانداردها و شاخص های دین در هر عصر و زمان.
ملاک و معیار دین در عصر نبوت و پیامبری حضرت رسول(ص) تبعیت و اطاعت محض از دستورات و منویات آن حضرت است و در زمان امامان معصوم علیهم السلام، ملاک و معیار دین، تبعیت و اطاعت مطلق از دستورات و منویات آنان به شمار می رود. بنابراین اگر کسی در زمان امامت اهل بیت(ع) نسبت به نبوت و دستورات پیامبر(ص) متوقف شود، دین او ناقص و قطعاً به بیراهه رفته است.
همین جریان در ارتباط با دین و دین داری در دوران غیبت صادق و قابل تطبیق است. چراکه معیار و محور دین باوری و دین داری در دوران غیبت همانا تبعیت و اطاعت از دستورات و منویات کسی است که از جانب ائمه معصومین(ع) منصوب به توصیف شده است. بدیهی است، توقف بر امامت امامان معصوم (ع) در ولایت اجتماعی و فتوایی، در دوران غیبت، توقف در دین داری و دین باوری است و قطعاً اندیشه های ناکارآمد و دور از هدایت خواهند بود.
2- توجه اعتقادی و عملی به ابعاد سه گانه دین اسلام حتی در عصر غیبت.
الف : جاودانگی دین اسلام و عدم محدودیت آن به زمان و مکان خاص .
ب: جامع بودن شریعت اسلامی و توجه به همه زوایای وجودی انسان اعم از فردی، اجتماعی، مادی و معنوی.
ج: اجرایی بودن تمامی احکام الهی و التزام به لوازم آن از جمله نیاز به قدرت اجرایی جهت تحقق اهداف بلند اسلامی.
3- همسویی و نگاه کامل به مرجعیت تشخیص در امور حکومتی و اجتماعی .
شکی نیست که مرجعیت تشخیص در امور حکومتی و اجتماعی در دوران غیبت باید دارای دو ویژگی شناخت قانون (اسلام شناس) و عدالت همراه باشد. و این همان دلیل عقلی بر ولایت فقیه در زمان غیبت امام معصوم(ع) به شمار می رود.
ولایت فقیهی که در حجیت، لزوم تبعیت، حیطۀ اختیارات، البته در دایره امور اجتماعی با امام معصوم(ع) مشترک است.
4- درک مقتضیات زمان
زمان در دوران معاصر به سرعت در حال تغییر و تحول است و به همین میزان انسان ها با متغییر های گوناگونی در عرصه های دینی، اجتماعی، سیاسی و ... روبرو هستند. شناخت وضعیت موجود به همراه توجه به متغیرهای هر عصر و مکان از لوازم روحانی انقلابی است، تغییر سریع در نحوه ارتباط گیری با دیگران و چینش یادگیری، تغییر سریع در وضعیت عزاداری، تغییر سریع در شکل گیری طوایف و مذاهب، تغییر سریع در رشد علمی و پرورش استعدادها، تغییر سریع در کیفیت نبرد دشمن با مسلمانان و... از نمونه های بارز شاخص های متغییر در دوران معاصر به شمار می رود.
5- شناخت جریان ها و همراهی با جریان های حق و برائت از جریان های باطل .
در هر عصر و مکانی و به اقتضای شرایط ، جریان هایی شکل می گیرد که بعضاً خودی و بعضاً بیگانه است.
این جریان ها که معمولاً دارای عقبه و همراه با پیچیدگی خاص و زمان بر و نیز قابل تکرار است از دیرباز و حتی در صدر اسلام وجود داشته است.
جریان نفاق در صدر اسلام، جریان سقیفه و سقیفه گرایی، خوارج، عاشورا از مصادیق جریان های صدر اسلام است که عملاً روی صحنه و پشت صحنه دارد. همین جریان سازی ها در زمان حاضر، یعنی دوران انقلاب به صورتی دیگر دیده می شود.
مانند جریان روشن فکری غربی، جریان غرب گرایی و دموکراسی غربی، جریان فراماسونری، جریان موسیقی گرایی و ابتذال فرهنگی ، جریان شیطان پرستی، جریان معنویت های سکولار، جریان نسبی گرایی و کثرت گرایی دینی و جریان فرقه سازی که تمامی این ها رویکردی فرهنگ ستیزانه، ایمان گریزانه، عقل ستیزانه و اخلاق ستیزانه دارند.
6- جرأت و شهامت در اعلام مواضع همراه با شناخت کامل.
نظام اسلامی بر محور ولی فقیه استوار گردیده و فصل الخطاب در نظام اسلامی ولی فقیه است. همان که بر اساس تشخیص قاطع خبرگان ملت ، دین شناسی عادل، با تقوا و سیاستمدار و مدیر است.
تبیین مواضع ولی فقیه در هر زمان، ملاک و محور انقلابی گری است. البته برخی فقط به تبیین مواضع کلی رهبری مانند حقانیت نظام اسلامی وضرورت تشکیل آن بسنده می کنند.
اما هویت انقلابی اقتضاء می کند که مواضع جزئی و خاص رهبری نیز تبیین و پیرامون آن موضع صریح و شفاف گرفته شود.
مانند نفوذ، بصیرت، اقتصاد مقاومتی، برجام، اسلام آمریکایی، تشیع انگلیسی، استکبار ستیزی، عزت و اقتدار ملی، فضای مجازی و بالاخره اعلام موضع در برابر مواضع انحرافی برخی از مسئولان.
7- حضور به هنگام و همراه با بصیرت در عرصه های سیاسی و اجتماعی.
حساسیت به موقع در برابر دشمن و شناخت دقیق نقشه های دشمنان داخلی و خارجی انقلاب اسلامی و سرباز زدن از تبعیت و اطاعت از دشمن که از دیدگاه قرآن «جهاد کبیر» نامیده می شود از ضرورت های اساسی برای انقلابی گری است.
در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برخی از خواص به خاطر حفظ منافع دنیوی و یا دست کم بر اثر تردیدهای به وجود آمده ، از این ویژگی تهی شده و بعد از حضور قاطعانه و همراه با بصیرت مردم ، چاره ای جز همراهی اجمالی، آن هم دیر هنگام را ندیدند.
نمونه های آن در جریان فتنه 88 کاملاً مشهود و ملموس گردید. در این ماجرا، جمعی از خواص لغزیدند و جمعی سکوت اختیار کرده و جمعی هم دیر هنگام اعلام موضع کردند.

 

شاخصه های انقلابی گری از نگاه رهبری

حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای مدظله العالی به پنج شاخص انقلابی گری اشاره دارند که مناسب است که در اینجا به آن ها اشاره شود.

شاخص اول: پایبندی به مبانی و ارزش های اسلامی انقلاب اسلامی
شاخص دوم: هدف گیری آرمان های انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آن ها
شاخص سوم: پایبندی به استقلال همه جانبه کشور اعم از استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی و استقلال امنیتی
شاخص چهارم: حساسیت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از او.
شاخص پنجم: تقوای دینی و سیاسی که از اهمیت بسیار والایی برخوردار است.
در این راستا باید گفت که درجات انقلابی بودن متفاوت است و براساس آموزه های اسلامی، انقلابیون نباید به بهانه های غیر منطقی، همدیگر را دفع کرده و وحدت اجتماعی خود را زیر سوال ببرند.

 

دستاوردها و آثار حوزه انقلابی:

در اینجا مناسب است تا به برخی از آثار و پیامدهای حوزه انقلابی هم اشاره کرد:
1- حفظ و صیانت حوزه از نفوذ بیگانگان.
2- انجام رسالت هدایت دینی و خدمات اجتماعی.
3- داشتن مطالبات منطقی نسبت به مسائل روز و جامعه.
4- پایبندی عملی و ترویج اسلام اصیل یعنی اسلام ناب محمدی(ص).
5- توکل و اتکاء به خداوند و اظهار مواضع انقلابی به تناسب زمان و مکان.
6- احساس مسئولیت در برابر حوزه در عرصه های علمی ، تهذیبی و تبلیغی.
7- استقلال فکری و مشی سیاسی به دور از افراط و تفریط، اما در مسیر حق.
8- دور شدن از حوزه سکولار و یا حوزه ای با افکار لیبرالیستی و اباحی گری.
9- دفاع از ارزش های اسلامی و انقلابی در تمامی عرصه های مورد نیاز در قالب دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر.
10- تبیین فقه سیاسی به معنای عام کلمه برای همه اندیشمندان جهان اسلام.
11- الگو شدن برای حوزه های علمی دیگر مذاهب اسلامی.
12- تضمین تداوم انقلاب اسلامی و مأیوس کردن دشمنان دین و کشور.
13- رشد مطابق با نیازهای روز دنیا .
14- کادر سازی برای نظام اسلامی و تربیت صحیح نیروهای کارآمد.