ويژگيهاي روش فقهي و اصولي استاد
1. ساختار منطقي: استاد ضمن تقرير درس خارج فقه آيت الله العظمي محقق داماد که بيش از 14 سال به طول انجاميد و کتابهاي فراواني از جمله حج ، صلاة و خمس به چاپ رسيد . درس خارج استاد، آيت الله العظمي جوادي آملي از دروس منظم خارج فقه حوزه علميه قم است كه از ساختاري منطقي و روشمند برخوردار است. مراحل گوناگون در فرآيند بررسي يك مسئله فقهي در درس ايشان بدين شرحاند: أ. طرح مسئله و پرسش بحث؛ ب. تحرير محل بحث و تبيين نقطه ابهام؛ ج. نقل ديدگاههاي متخصصان فنّ و بررسي نظريات سه عصر فقي الف) زمان شيخ طوسي و مفيد . ب ) دوره مرحوم محقق و علامه حلّي. ج ) دوره معاصر و فقهاءمتاخّر؛ د. نقد و بررسي استدلالهاي متخصصان؛ هـ. اثبات استدلالي ديدگاه مختار؛ و. جمعبندي نهايي و نتيجهگيري.
2. رعايت جايگاه ثقلين: در سخنان حضرت رسول اكرم(ص) قرآن كريم به عنوان ثقل اكبر و عترت به عنوان ثقل اصغر معرفي شدهاند و در همه شاخههاي علوم اسلامي از جمله فقه بايد اين جايگاه رعايت شود و استاد، آيت الله العظمي جوادي چه در تفسير قرآن كريم و چه در تفكر فقهي همواره بر آن تأكيد داشته و بدان مقيد بودهاند كه ابتدا از آيات قرآن كريم بهره گرفته خط اصلي يك حكم يا گزاره معرفتي را ترسيم ميكنند و در طول بهرهگيري از قرآن از سنت ثقل اصغر بهره ميگيرند.
3. نگاه حكومتي به فقه: حكومت ديني و ولايت فقيه پشتوانه اجرايي همه احكام دين است و از همينرو در اجراي احكام دين به ويژه احكام اجتماعي آن بايد حاكميت فقيه عادل بر امت را لحاظ كرد، چنانكه در مسائلي مانند ثابت شدن اول ماه، صلح و جنگ و تصرفات قاضي نقش ولي فقيه روشن است و تفكر فقهي معظم له از اين ويژگي برخوردار است.
4. تطبيق قواعد و احكام فقهي بر مسائل جهان و جامعه معاصر: نمونههايي مانند بحث از روا و صحيح بودن انعقاد عقدهايي مانند اجاره به صورت اينترنتي يا حرمت اجاره سايتهاي اينترنتي براي ترويج فساد و گسترش فحشاء در جامعه را ميتوان در شيوه فقهي استاد مثال زد.
روش حکيمانه و سلوک علمي ايشان در تبيين و تعليم حکمت خصوصاً حکمت متعاليه
چنانكه گذشت، آيت الله العظمي جوادي آملي همزمان با هجرت از آمل به تهران براي ادامه تحصيل علوم ديني، در كنار دروس فقه و اصول به فراگيري علوم عقلي (كلام، فلسفه و عرفان) پرداخت و اين علوم را از محضر استاداني همچون علامه ذوفنون، حاج شيخ ابوالحسن شعراني و آيت الله حاج ميرزا مهدي محيالدين الهي قمشهاي و آيت الله ميرزا حسين فاضل توني و آيت الله شيخ محمد تقي آملي فرا گرفت؛ همچنين پس از مهاجرت به حوزه علميه قم دروس تخصصي فلسفه و كلام و عرفان را از محضر استاداني همچون علامه طباطبايي آموخت.
آيت الله جوادي تدريس علوم عقلي را از دوران دانشاندوزي در حوزه علميه تهران آغاز كرد و هماكنون حدود شصت سال از عمر پربركت تدريس او ميگذرد.محصول تدريس آيت الله جوادي در علوم عقلي در شاخههاي گوناگون فلسفه، كلام، عرفان و فلسفههاي مضاف، آثاري است كه در مبحث آثار علمي به بخشي از آنها اشاره شد.
در اين مجال به بررسي درس حكمت متعاليه و محصول اين درس ميپردازيم:
آيت الله جوادي سه دوره كتاب اسفار صدرالمتألّهين شيرازي به نام الحكمة المتعاليه في الاسفار الربعه را در حوزه علميه قم تدريس كرد و طي آن صدها دانشپژوه علوم عقلي از درس پربار وي بهره بردند.سومين دوره تدريس اسفار، تدريسي ويژه و در بستر تمامي آثار ملاصدرا بود و بلكه فراتر از آن به آثار مهمي كه در زمينه هستيشناسي نگاشته شده مورد توجه ايشان بوده و آراي مهم درباره هستيشناسي بررسي و نقد و تحليل شده است.
محصول سومين دوره تدريس اسفار توسط علامه جوادي آملي، كتاب گرانسنگ رحيق مختوم شرح حكمت متعاليه است كه به كوشش محققان و شاگردان مكتب فلسفي استاد در 35 جلد آماده نشر شده و تاكنون ده جلد آن منتشر شده است.
رحيق مختوم يك دوره شرح عميق و گسترده حكمت متعاليه صدرايي است كه به حكمتپژوهان عرضه ميشود و به جرئت مي توان آن را عميقترين و مبسوطترين اثر فلسفي درباره اسفار دانست.
از بزرگترين ويژگيهاي رحيق مختوم ارائه هماهنگي برهان، عرفان و قرآن است.
نام اين اثر، برگرفته از آيهٴ 25 سورهٴ مباركه «مطفّفين» است: ﴿يُسْقون من رحيقٍ مختومٍ﴾. رحيق مختوم نوشيدني ناب و خالص ابرار بهشتي است كه با قطراتي از چشمهسار تسنيم (ويژه مقربان الهي) ممزوج شده: ﴿و مزاجه من تسنيم ٭ عيناً يشرب بها المقرّبون﴾ و بر اثر اين مزاج، ارزشي افزونتر يافته است. بر اين نوشيدني مُهر مشكين صيانت از آلودگي و باطل نهاده شده و از اينرو از گزند هرگونه آلودگي منزه است.
پس تسنيم چشمه اعلايي است كه شراب طهور ويژه مقرّبان الهي از آن ميجوشد و رحيق مختوم چشمهساري كه شراب ابرار از آن ميتراود و ارزش رحيق مختوم با آميزهاي از چشمه تسنيم فزونتر ميشود و از آنجا كه اعتبار همه دانشها و از جمله حكمت، رهاورد هماهنگي با قرآن كريم است، آيت الله جوادي با الهامگيري از اين معرفت قرآني، اثر فلسفي خود شرح حكمت متعاليه را رحيق مختوم و اثر گرانسنگ قرآني خود را تسنيم نام نهاده است.تدريس آثار قديم عرفاني همچون تمهيد القواعد و فصوص ابن عربي و هماهنگي آن با برهان و از سوي ديگر با قرآن از جمله آثار گرانسنگ و به ياد ماندني است که مي توان به عنوان عرفان اصيل اسلامي با کار کرد علمي و آکادميک از آن ياد کرد.
برخي از موارد سيرهٴ فلسفي صدرالمتألّهين كه در آثار حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي آمده عبارتاند از:
1. تحرير صحيح اصل مسئله و تبيين درست مطالب گذشتگان.
2. آشنايي با مباني حكماي يونان و حكماي اسلام و حفظ آنها از دستبرد تحريف و برداشت سوء كجانديشان.
3. استنباط فروع فراوان از همه مباني پيشينيان كه آن فروع بر اساس اصول پذيرفته شده مورد توجه آنها قرار نگرفته بود.
4. تأسيس اصول و مباني جديد كه هر يك زمينهٴ استنباط فروع عميق فراوان ديگرند.
5. داوري منصفانه بين آراي گذشتگان و تشخيص غثّ و سمين و تحقيق آنچه صواب است و ابطال آنچه ناصواب است.
6. عدم اكتفا به برهانِ صرف، بلكه توجه به تحصيل عرفان و شهود، و بسنده نكردن به جمع بين برهان و عرفان بدون عرضه بر قرآن و وحي را محور تفكّر و مدار شهود دانستن و بسياري از مبادي برهان و مجالي عرفان را با راهنمايي آن فراهم كردن و تطبيق بين حكمت و شريعت، و شريعت را منزّهتر از آن دانستن كه با فلسفه الهي نسازد، و فلسفه را كوچكتر از آن دانستن با شريعت موافقت نكند.
7. بينش عقلي و گرايش برهاني داشتن و تسليم شهرت نشدن و از ناحيهٴ مدح و قدح جمهور تغيير انديشه ندادن، و با آراي جمهور حكما در صورت غفلت آنان همانند اوهام تودهٴ مردم در صورت انحراف آنها مخالفت كردن، زيرا جمهور، مقيم و ساكناند و حكيم، مهاجر است و قهراً مهاجر با مقيم موافق نخواهد بود و اين معنا را ميتوان از نامگذاري كتاب به اسفار پي برد.
8. صحت و سقم سخن غيرمعصوم(عليهالسلام) را بدون انتساب به گوينده بررسي كردن، و مذهب خاص قائل را مايهٴ صلابت يا وهن كلام وي ندانستن، بلكه استواري يا سستي گوينده را با سخن او سنجيدن، زيرا آنچه با بنان يا لسان نوشته يا گفته ميشود ترجمان عقل راقم يا قائل است: «تكلموا تُعرفوا، فإن المرء مخبؤٌ تحت لسانه».