خمس مربوط به چه چیزهایی است

خمس مربوط به چه چيزهايى است؟
در آيه 41 سوره انفال خوانديم: « وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ…»، هرگونه غنيمتى كه بدست آوريد خمس آن را بپردازيد.
در اينكه مراد از غنيمت چيست، دو نظريه مطرح است: يكى نظر فقهاى شيعه كه مى‏ گويند غنيمت شامل هرگونه كسب و درآمد مى‏ شود و خمس بر هرگونه درآمدى است و ديگرى نظر مفسرين و فقهاى اهل سنّت كه مى‏ گويند: خمس تنها در غنائم جنگى است و به همين دليل مسئله خمس را در كتاب جهاد مطرح كرده ‏اند.
دليل اهل سنّت چند مطلب است:
1- آيه در جنگ بدر نازل شده و مراد از غنيمت، غنائم جنگى است.
پاسخ: اگر منظور از «غنمتم» تنها غنائم جنگى بود، مى ‏بايست بگويد: «غنمتم من الحرب» نه آنكه بگويد: «غنمتم من شى‏ء»
به علاوه اگر بخواهيم به مورد نزول آيه كه جنگ است توجّه كنيم و بگوييم مراد از غنيمت، غنائم جنگى است، پس بايد خمس، تنها در غنائم جنگ بدر باشد، نه ديگر جنگ‏ها، در حالى كه هيچ كس حكم خمس را مخصوص جنگ بدر ندانسته است.
در قرآن نمونه‏ هاى زيادى داريم كه به مناسبت خاصى قانونى صادر شده، امّا آن قانون در همه جا جارى مى‏ گردد. مثلاً قرآن در مورد شير دادن دايه مى‏ فرمايد: « لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها »(92) يعنى جز به مقدار توان به كسى تكليف نمى‏ شود. لكن اين موضوع به صورت يك اصل و قانون كلى در همه جا ملاك و معيار قرار مى‏ گيرد، به گونه‏اى كه شرط هر تكليفى قدرت بر انجام آن است. راستى اگر بنا باشد آيات قرآن تنها در موارد نزولش مصداق داشته باشد هرگز كتابى جاودان و جهانى براى همه نسل‏ها و عصرها نخواهد بود، بلكه كتاب تاريخى خواهد شد كه زمان مصرفش گذشته است.
سنّت پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله وسلم ‏در كنار كتاب خداوند متعال بر فرض كه اين آيه مربوط به خمس غنائم جنگى باشد، ما از روايات، خمس ساير موارد را به دست مى‏ آوريم. زيرا قرآن مى ‏فرمايد: « وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ »(93) هر چه را پيامبر براى شما آورد بگيريد و عمل كنيد. بنابراين سند ما تنها قرآن نيست، بلكه سنّت رسول خدا نيز هست. مثلاً در قرآن آمده كه طواف واجب است، امّا تعداد طواف در قرآن نيامده و ما آن را از حديث فرا مى‏ گيريم. در قرآن فرمان به اقامه نماز صادر شده، امّا تعداد ركعات در قرآن نيامده كه ما آن را از سخنان پيامبر به دست آورده‏ ايم.هيچ مانعى ندارد كه خمس غنائم جنگى در قرآن و خمس ساير درآمدها در روايات مطرح شده باشد.
همان گونه كه اهل سنّت بخاطر روايات، در سود گنج و معدن، خمس را واجب مى ‏دانند. در حديث مى‏خوانيم كه امام صادق عليه السلام در ذيل آيه خمس فرمودند: « هِيَ وَ اللَّهِ الْإِفَادَةُ يَوْماً بِيَوْمٍ »(94) سوگند به خدا كه مراد آيه، خمس درآمدهاى روزمرّه مردم است.
2- گاهى مى‏ گويند: غنيمت در لغت، تنها غنائم جنگى است.
در حالى كه در لغت غنيمت در برابر غرامت است و همان گونه كه غرامت به هر نوع ضرر گفته مى ‏شود، غنيمت نيز به هر نوع درآمد گفته مى ‏شود. چنانكه در بعضى آيات قرآن، مراد از غنائم هر نوع درآمدى است.(95) به علاوه ما در تفسير قرآن بايد به همتاى قرآن كه اهل بيت پيامبرند مراجعه كنيم كه مى‏ فرمايند هر نوع درآمدى غنيمت است. چنانكه حضرت على عليه السلام فرمود: « الْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ وَ السَّلَامَةُ نِصْفُ الْغَنِيمَةِ. »(96) غم و اندوه نيمى از پيرى و سلامتى نيمى از درآمد است.
3- گاهى مى‏ گويند: اگر خمس بر هر درآمدى واجب است پس چرا خلفا و سلاطين آن را نمى‏ گرفتند؟
در پاسخ بايد گفت: حجّت ما كلام خدا و سنّت رسول اوست و ما هيچ دليلى نداريم كه رفتار ديگران براى ما ملاك باشد.
اگر در تاريخ خلفا نشانى از گرفتن خمس نيست، امّا در تاريخ رسول خدا و ائمه اهل بيت نشانه‏ هاى فراوانى از خمس هست. در نامه‏ هايى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله به قبائل و سران مى ‏نوشتند سخن از خمس است در حالى كه در آن مناطق جنگى نبود كه بگوئيم مراد خمس غنائم جنگى است.(97)
4- گاهى مى‏ گويند: اگر هر درآمدى خمس دارد، چرا كلمه «غنمتم» بكار رفت كه افكار به سوى درآمدهاى جنگى معطوف شود؟
پاسخ آن است كه چون جايگاه نزول آيه جنگ بود بايد تعبيرى بكار رود كه مورد نزول را به طور شفاف روشن كند.
ديدگاه شيعه
امّا از ديدگاه شيعه، به جز فعاليّت كشاورزى و دامدارى كه مشمول زكات مى‏باشد، هرگونه فعاليّتِ درآمدزا، چه روى زمين، همچون استخراج معدن و كشف گنج و چه در دريا، همچون صيد و غواصّى و چه فعاليّت‏هاى تجارى، خدماتى، صنعتى، آموزشى، درمانى، در سطوح كلان يا خرد، مشمول خمس مى‏باشد و روايات بسيارى در اين موارد وارد شده كه فقهاى بزرگوار بر اساس آنها، مسائل مربوطه را به تفصيل در رساله‏ هاى عمليّه بيان كرده‏اند.
به نمونه‏اى از روايات در اين‏ باره توجّه كنيد:
از امام رضاعليه السلام درباره خمس سؤال شد، حضرت فرمودند: « فی كُلِّ ما اَفادَ النّاسُ مِنْ قَلیلٍ اَوْ كَثیرٍ »(98)، در هر چيزى كه مردم سود ببرند كم باشد يا زياد، خمس واجب است.
امام جواد نيز مى ‏فرمايند: « الخُمسُ بَعْدَ المَؤنَةِ »(99)، هزينه يك سال را به حساب آوريد و اگر زياد آمد، خمسِ همان مقدار زائد را بپردازيد.
در خاتمه اين بحث، حديثى را نقل مى ‏كنيم كه شخصى نزد حضرت على عليه السلام آمد و گفت: من اموالى دارم كه حلال و حرام آن به هم مخلوط شده است، امام فرمود: اگر صاحب اموال را مى ‏شناسى به خود آنان رد كن وگرنه يك پنجم آن را بپرداز تا باقى براى تو حلال مى‏ شود.(100)

دکمه بازگشت به بالا